در آن روزگار، به جای «نیابت» و «نواب» بیشتر تعبیر «سفارت» و «سفرأ» به کار برده میشد.نایبان خاص حضرت مهدی در دوران غیبت صغری، چهار تن از اصحاب با سابقه امامان پیشین و از علمای پارسا و بزرگ شیعه بودند که «نوّاب اربعه» نامیده شدهاند. اینان به ترتیب زمانی عبارت بودند از:
1 - ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمری،
2 - ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمری،
3 - ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی،
4 - ابو الحسن علی بن محمد سَمَری.
البته امام زمان - علیه السلام - وکلای دیگری نیز در مناطق مختلف مانند: بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری آذربایجان، نیشابور و... داشت که یا به وسیله این چهار نفر، که در رأس سلسله مراتب وکلای امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت میرساندند [28] و از سوی امام در مورد آنان «توقیع» هایی [29] صادر میشده است. [30] و یا - آن گونه که بعضی از محققان احتمال دادهاند - سفارت و وکالت این چهار نفر، وکالتی عامّ و مطلق بوده ولی دیگران در موارد خاصی وکالت و نیابت داشتهاند [31] مانند:محمد بن جعفر اسدی، احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابراهیم بن محمد همدانی، احمد بن حمزة بن الیسع [32] ، محمد بن ابراهیم بن مهزیار [33] ، حاجز بن یزید، محمد بن صالح [34] ، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، محمد بن علی بن بلال، عمر اهوازی، و ابو محمد و جنائی [35] .
[28] چنانکه طبق نقل شیخ طوسی، حدود ده نفر در بغداد به نمایندگی از طرف محمد بن عثمان فعالیّت میکردند (الغیبة، ص 225).
[29] توقیع به معنای حاشیه نویسی است و در اصطلاح علمای شیعه به نامهها و فرمانهایی که در زمان غیبت صغری از طرف امام به شیعیان میرسیده توقیع گفته میشود.
[30] صدر، المهدی، ص189.
[31] امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص48.
[32] طوسی، الغیبة، ص 257، 258.
[33] کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 518، ح.5.
[34] کلینی، همان کتاب، ص 521، ح 14 و 15.
[35] طبرسی، اًعلام الوری، ص444.