دوره های زندگی حضرت را می توان به سه دوره «اختفا»، «غیبت صغری »و «غیبت کبری » تقسیم کرد. عصر ظهور و بعد از ظهور نیز می تواند از دوره های زندگی امام علیه السلام محسوب شود که در بحث های کلامی به آن پرداخته می شود.


دوره اختفا
این دوره از هنگام تولد حضرت ( 255 ه) تا رحلت امام عسکری علیه السلام ( 260 ه) است . در مدت این 5 سال ، حضرت در دوران پدر بزرگوار خود زندگی می کرد.
امام عسکری علیه السلام در آن دوره ، دو وظیفه اساسی و حساس را عهده دار بود؛ یکی حفظ فرزندش از گزند خلفای عباسی ، و دیگر اثبات وجود او و اعلام امامتش به عنوان امام دوازدهم ، و آن حضرت از عهده هر دو به بهترین شکل برآمد؛ هم فرزندش را حفظ کرد و هم در فرصت های مناسب به یاران و دوستان خود او را معرفی می نمود، اما به خاطر وجود اختناق شدید توسط «عباسیان »، تنها تعداد اندکی از یاران صدیق امام عسکری علیه السلام ؛ مانند «ابو هاشم جعفری »، «احمد بن اسحاق »، و «حکیمه »و «خدیجه »، عمه های امام یازدهم علیه السلام از ولایت آن حضرت آگاه بودند.
«معاویۀ بن حکیم »و «محمد بن ایوب بن نوح »و «محمد بن عثمان عمری »نقل می کنند: 40 تن از شیعیان نزد امام عسکری علیه السلام گرد آمدیم ، آن حضرت فرزندش را به ما نشان داد و فرمود: «این امام شما پس از من و جانشین من است ، از او پیروی کنید و از گرد او پراکنده نگردید که هلاک می شوید و دینتان تباه می گردد، این را هم بدانید که پس از امروز او را نخواهید دید».
امام عسکری علیه السلام تصمیم گرفت تا برای حفظ جان فرزندش او را به جای مطمئن تری بفرستد. مدارک تاریخی حکایت از آن دارد که امام علیه السلام نخست فرزند خود را در «سامرا»و سپس در «مدینه »پنهان نمود.

امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) در «مدینه »تحت سرپرستی مادر بزرگ پدری خود زندگی می کرد.بنا به نقل «صدوق »، امام عسکری علیه السلام 40 روز پس از تولد فرزندش ، او را به مکان نامعلومی فرستاد و آنگاه وی به مادرش باز گردانده شد.
بنا به روایت «مسعودی »، امام عسکری علیه السلام در سال ( 259 ه) از «حدیث » مادر خود درخواست کرد تا به حج مشرف شود، از آن پس «حدیث » و نواده اش تحت حفاظت «احمد بن مطهر»، یار صمیمی و نزدیک امام عسکری علیه السلام به «مکه »رفتند. به نظر می رسد آنان پس از برگزاری مناسک حج به «مدینه »عزیمت کرده باشند و آن جا را محل اختفای امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) قرار داده باشند.

برخی از روایات نیز می تواند مؤ ید همین نکته باشد؛ چنان که زمانی «ابو هاشم جعفری »از امام عسکری علیه السلام پرسید: پس از وفات شما، سراغ جانشینان را در کجا باید یافت ؟
امام پاسخ داد: در «مدینه »
به گفته برخی محققان ، بیشترین احتمال این است که امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف )، بخش عمده دوران کودکی خود را در «مدینه »گذرانده باشد؛ زیرا امام عسکری علیه السلام خطری که در صورت اقامت فرزندش در «عراق »با آن مواجه می شد را تشخیص داده بود.


غیبت صغری

با شهادت امام عسکری علیه السلام در سال ( 260 ه) مرحله غیبت کوتاه مدت امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) آغاز شد و تا سال ( 329 ه)؛ یعنی 70 سال به طول انجامید. این غیبت به لحاظ این که از جهت زمانی محدود است ، به آن «غیبت صغری »می گویند. این دوره نقش بسیار مهمی در ایجاد آمادگی شیعه برای پذیرش «غیبت کبری »داشت .
در طول «غیبت صغری »گرچه امام از نظرها پنهان بود، اما کسانی بودند که با آن حضرت در تماس بودند و سمت «نواب خاص »امام را داشتند؛ و به «نواب اربعۀ »مشهورند.

هر یک از شیعیان می توانستند به وسیله «نواب »مشکلات و مسائل خود را به عرض آن حضرت برسانند و توسط آنان خود را دریافت کنند. گاهی گروهی از مردم به وسیله آن نایبان خاص به دیدار امام می رسیدند.

این نایبان 4 نفرند و به اسامی اینها که همگی از علما و بزرگان شیعه هستند به ترتیب عبارتند از:

1 - ابو عمر، عثمان بن سعید عمری از ( 260 ه) تا هنگام وفات که ظاهرا قبل از سال ( 267 ه) بوده است . برخی وفات او را در سال 265 هجری قمری ) ذکر کرده اند.
2 - ابو جعفر، محمد بن عثمان عمری (از هنگام وفات سفیر اول تا 305 ه).
3 - ابو القاسم ، حسین بن روح نوبختی ( 305 ه- 326 ه).
4 - ابو الحسن ، علی بن محمد سمری ( 326 ه - 329 ه).


غیبت کبری
سومین مرحله را زندگی امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) را، دوران «غیبت کبری »و دراز مدت ، تشکیل می دهد. این دوره پس از سپری شدن «غیبت صغری »، آغاز شد و تاکنون ادامه یافته و به امر خداوند تا هنگام حصول «اقتضای تام »؛ یعنی آن زمان که زمینه پذیرش و رهبری و حکومت جهانی آن حضرت از نظر عده عده فراهم شود، ادامه خواهد یافت .
این مرحله میدان بزرگ ترین آزمایش انسان ها و غربال مؤ منان و سنجش ایمان و عمل قرار گرفته است ؛

در این مدت طولانی «حجت »خدا در پشت پرده غیبت ، خورشید گونه از پس ابرها، نور افشانی می کند.
همان گونه که «غیبت »، به دو مرحله تقسیم می شد و به دو گونه بود، «نیابت »نیز همین گونه است ؛

یعنی دارای دو مرحله است و دو گونه : «نیابت خاصه »در «غیبت صغری »و «نیابت عامه »در «غیبت کبری ».
در «نیابت خاصه »امام ، اشخاص معینی را نایب خود قرار داده بود که به اسم و رسم ، آنها را معرفی نموده ، و هر کدام را به وسیله نایب پیش از خود به مردم شناسانده بود.
در «نیابت عامه »، بر اساس یک ضابطه کلی و معین که امام خود به دست داده بود، هر فردی که آن ضابطه را از همه جهت و در همه ابعاد دارا باشد، نایب امام شناخته می شود، و به نیابت از امام ، ولی جامعه در امر دین و دنیا خواهد بود.
این مقام و این نیابت به وسیله خود حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) به عالمان واجد شرایط تفویض شده است .
«شیخ طوسی »، «شیخ صدوق »و «شیخ طبرسی »از «اسحاق بن عمار» نقل کرده اند که گفت : مولای ما حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) (در مورد وظیفه شیعیان در زمان غیبت ) فرموده است : «و اما الحوادث الواقعه فارجعوا فیها الی رواة حدیثنا فانهم حجتی علیکم و انا حجۀ الله علیهم ».
در حوادث و رخدادهایی که واقع می شود به روایت کنندگان حدیث ما رجوع کنید که آنان حجت من بر شمایند، و من حجت
خدا بر آنانم .
«طبرسی »نیز در کتاب «الاحتجاج »از امام صادق علیه السلام نقل کرده است که آن حضرت در ضمن حدیثی فرمود: و اما من کان من الفقهاء صائنا لنفسه ، حافظا اهواه مطیعا لامر مولاه فللعوام ان یقلدوه »
(هر یک از فقها که مراتب نفسش دینش و مخالف هوی و هوسش و مطیع فرمان مولایش (ائمه علیهماالسلام ) باشد بر عوام ، لازم است که از او تقلید کنند).
بدین ترتیب امور مسلمین در زمان «غیبت کبری »به دست «ولی فقیه »قرار گرفت که با نظر او باید انجام و جریان یابد. گرچه منصب «فتوا»، «قضاوت »و «حکم »برای فقیهان از پیش ، توسط ائمه معصومین علیهماالسلام جعل شده بود، ولی رسمیت مرجعیت و زعامت فقهای اسلام از این تاریخ پدید آمد و تا ظهور آن حضرت ادامه خواهد داشت .
و پس از ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف ) دولت ایام ، پیوسته از آن اولیای خدا خواهد بود.