۲ مطلب توسط «پژمان علمدارزاده» ثبت شده است

محمد بن عثمان بن سعید عمری

محمد بن عثمان نیز همچون پدر، از بزرگان شیعه و از نظر تقوا و عدالت و بزرگواری مورد قبول و احترام شیعیان [43] و از یاران مورد اعتماد امام عسکری - علیه السلام - بود، چنانکه حضرت در پاسخ سؤال «احمد بن اسحاق» که به چه کسی مراجعه کند؟ فرمود: عَمری (عثمان بن سعید)، و پسرش، هر دو، امین و مورد اعتماد هستند، آنچه به تو برسانند، از جانب من می‌رسانند، و آنچه به تو بگویند از طرف من می‌گویند. سخنان آنان را بشنو از آنان پیروی کن، زیرا این دو تن مورد اعتماد و امین منند. [44] .پس از درگذشت عثمان، از جانب امام غایب توقیعی مبنی بر تسلیت وفات او و اعلام نیابت فرزندش «محمد» صادر شد. [45] .«عبد الله بن جعفر حِمیَری» می‌گوید: وقتی که عثمان بن سعید در گذشت، نامه‌ای با هما خطی که قبلاً امام با آن با ما مکاتبه می‌کرد، برای ما آمد که در آن ابو جعفر (محمد بن عثمان بن سعید) به جای پدر منصوب شده بود. [46] .همچنین اما، ضمن توقیعی در پاسخ سؤالات «اسحاق بن یعقوب»، چنین نوشت: خداوند از عثمان بن سعید و پدرش، که قبلاً می‌زیست، راضی و خشنود باشد. او مورد وثوق و اعتماد من، و نوشته او نوشته من است [47] .ابو جعفر تألیفاتی در فقه داشته است که پس از وفاتش، به دست حسین بن روح، سومین نایب امام (و یا به دست ابو الحسن سمری، نایب چهارم) رسیده است. [48] .محمد بن عثمان، حدود چهل سال عهده دار سفارت و وکالت امام زمان بود و در طول این مدّت، وکلای محلّی و منطقه‌ای را سازماندهی و بر فعالیتشان نظارت می‌کرد و به اداره امور شیعیان اشتغال داشت. توقیع‌های متعددی از ناحیه امام صادر، و توسط او به دیگران رسید. او سرانجام در سال 304 یا 305 درگذشت. [49] .او پیش از مرگ، از تاریخ وفات خود خبر داد، و دقیقاً در همان تاریخی که گفته بود، در گذشت. [50] .



[43] طوسی، همان کتاب، ص221.

[44] طوسی، همان کتاب، ص219.

[45] طوسی، همان کتاب، ص 219 -220.

[46] طوسی، همان کتاب، ص 220 - بحار الأنوار، ج 51، ص349.

[47] طوسی، همان کتاب، ص 220 - مجلسی، بحار الأنوار، ج 51، ص 350 - طبرسی اًعلام الوری، الطبعة الثالثة، ص 452 - علی بن عیسی اربلی، کشف الغمة، تبریز، مکتبة بنی هاشمی، 1381 ه. ق، ج 3، ص322.

[48] طوسی، الغیبة، ص221.

[49] طوسی، الغیبة، ص223.

[50] طوسی، الغیبة، ص 222 - بحار الأنوار، ج 51، ص351.

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
پژمان علمدارزاده

نواب در دوره ی غیبت صغری

در آن روزگار، به جای «نیابت» و «نواب» بیشتر تعبیر «سفارت» و «سفرأ» به کار برده می‌شد.نایبان خاص حضرت مهدی در دوران غیبت صغری، چهار تن از اصحاب با سابقه امامان پیشین و از علمای پارسا و بزرگ شیعه بودند که «نوّاب اربعه» نامیده شده‌اند. اینان به ترتیب زمانی عبارت بودند از:

1 - ابو عَمرو عثمان بن سعید عَمری،

2 - ابو جعفر محمد بن عثمان بن سعید عَمری،

3 - ابوالقاسم حسین بن روح نوبختی،

4 - ابو الحسن علی بن محمد سَمَری.

البته امام زمان - علیه السلام - وکلای دیگری نیز در مناطق مختلف مانند: بغداد، کوفه، اهواز، همدان، قم، ری آذربایجان، نیشابور و... داشت که یا به وسیله این چهار نفر، که در رأس سلسله مراتب وکلای امام قرار داشتند، امور مردم را به عرض حضرت می‌رساندند [28] و از سوی امام در مورد آنان «توقیع» هایی [29] صادر می‌شده است. [30] و یا - آن گونه که بعضی از محققان احتمال داده‌اند - سفارت و وکالت این چهار نفر، وکالتی عامّ و مطلق بوده ولی دیگران در موارد خاصی وکالت و نیابت داشته‌اند [31] مانند:محمد بن جعفر اسدی، احمد بن اسحاق اشعری قمی، ابراهیم بن محمد همدانی، احمد بن حمزة بن الیسع [32] ، محمد بن ابراهیم بن مهزیار [33] ، حاجز بن یزید، محمد بن صالح [34] ، ابو هاشم داود بن قاسم جعفری، محمد بن علی بن بلال، عمر اهوازی، و ابو محمد و جنائی [35] .


[28] چنانکه طبق نقل شیخ طوسی، حدود ده نفر در بغداد به نمایندگی از طرف محمد بن عثمان فعالیّت می‌کردند (الغیبة، ص 225).

[29] توقیع به معنای حاشیه نویسی است و در اصطلاح علمای شیعه به نامه‌ها و فرمانهایی که در زمان غیبت صغری از طرف امام به شیعیان می‌رسیده توقیع گفته می‌شود.

[30] صدر، المهدی، ص189.

[31] امین، سید محسن، أعیان الشیعة، ج 2، ص48.

[32] طوسی، الغیبة، ص 257، 258.

[33] کلینی، اصول کافی، ج 1، ص 518، ح.5.

[34] کلینی، همان کتاب، ص 521، ح 14 و 15.

[35] طبرسی، اًعلام الوری، ص444.


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
پژمان علمدارزاده